::: سه قلوها :::

یه درد و دل کوچولو با گل پسرای نازم ...

1392/11/7 8:04
نویسنده : مامان و بابا
2,728 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااام خوشگلای مامانی ...

میدونم حالتون خوبه ، چون دیشب تا حالا زیاد نتونستم بخوابم ، به هر طرف که می خوابیدم شروع می کردید به تکون خوردن و من مجبور میشدم تغییر جهت بدم ! دی:

یه کوچولو تونستم بخوابم ، ولی اینقده خوشحالم ، از اینکه می بینم شماها سالمید و تکون تکون می خورید . خدا رو صد هزار مرتبه شکر ...

دو سه شب پیش دلم حسابی پُر بود ، یه حرفایی پیش اومده بود که کلی ناراحت شده بودم و البته فراموش کرده بودم ولی دو سه شب پیش دوباره یادم افتاد و کــــــــــــلی غصه خوردم ، این که میگم کلی ، جوری بود که انگار غم دنیا رو دلم بود ، ولی همین که بابا ایمان و شماها رو دارم دیگه غصه ای ندارم ...

این پست رو نوشتم که یه زمانی که تونستید بخونید و اومدید اینجا رو خوندید ، همیشه یادتون بمونه که عااااااااااااااااشقتونم . شماها همه زندگی من و بابا ایمان هستید ...

یه بنده خدایی که تازگیا بچش به دنیا اومده بود ، سر یه جریانی به من می گفت تو اصلا نمیتونی بفهمی که من چی میگم ! من یه دونه بچه دارم و تو سه تا ! تو هیچ وقت احساس یه مادر رو که یه بچه داره رو نمیتونی درک کنی ، مادری که یه بچه داره بچشو بیشتر دوست داره و احساسات تو اصلا احساسات مادرانه نیست ...

می گفت چون تو نمیتونی بهشون به طور کامل از شیر خودت بدی هیچ وقت نمیتونی احساسات یه مادر رو درک کنی !!!!!! می گفت اون وابستگی که من و بقیه ی مادرا به بچه هامون داریم رو تو نمیتونی درک کنی ، چون تو سه تا بچه داری و دیگه اون موقع واست فرقی نمی کنی بچت دست کی باشه و کی باهاش چه کار می کنه !!!!!!!

یکی دیگه که به همین خانومِ بالایی ربط داشت هم میگه خودتو اذیت نکن که شیرت زیاد شه ، در هر صورت نمیتونی بهشون شیر بدی ! می گفت همون یه ذره هم نذار بیاد که دیگه کامل شیر خشک بخورن !

آخه چرااااااااااااا ؟ وقتی می بینم من از 3 ماهگیِ بارداریم کاااااااااملا شیر دارم و با یه فشار کوچولو کلی شیر میاد چرا نباید به بچه هام شیر بدم ؟ حتی اگه این شیر دادن یک وعده در روز به هر کدومشون باشه ؟

چرا نمیتونم احساس یه مادر رو داشته باشم ؟ پس من ابله بودم که با این وضعیت رفتم زیر تیغ جراحی و اون عمل سنگین رو کردم و کلی درد وحشتناک رو تحمل کردم ؟ خیلی راحت میتونستم بگم من بچه نمی خوام و از دستشون خلاص شم و راحت شم دیگه ! اگه بچه هامو دوس نداشتم پس چرا همچین حماقتی کردم ؟!

چرا تو کل این دوران حتی یه دونه قرص غیر از این تقویتی ها نخوردم که مبادا بچه هام اذیت شن ؟ چرا شب و روز بهشون فکر می کنم و منتظرم که بیان و بغلشون کنم ؟

چرا با اینکه همه میگن باید پرستار بگیری من همچنان دو دلم که بگیرم یا نه ؟ چون دوست ندارم کسی که نمیشناسم و غریبست دست به بچه هام بزنه ...

خدا صلاح دیده که سه تا بچه ی نازو یه جا بهمون بده ، ما هم هر روز و هر ثانیه خدا رو شکر می کنیم بابت نعمتایی که بهمون داده ، حتما قدرت و توانایی بزرگ کردنشون رو هم بهمون میده ، خدا بنده هاشو دوست داره و حتما میدونسته که ما میتونیم عدالت رو رعایت کنیم بین سه تاشون که سه تا رو بهمون داده ...

خلاصه اینکه خیلی دلم پر بود ، پریشب با گریه خوابم برد ، اینقده با بچه ها حرف زدم و هِی ریز ریز گریه کردم که دیگه از خستگی خوابم برد !

نمیدونم اونا چه فکری پیش خودشون کردن ..............

خیلی سخت بود ...

الان که نوشتم خیلی بهترم ...

گل پسرای مامانی ، خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوسِتون دارم ، عاشقتونـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ... بوس بوس بوس ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

مانی محیا
7 بهمن 92 8:51
سلام. معذرت میخوام عزیزم نظر میدم. این آدم کاملا ابله و دیوانه بود و چرند گفته یعنی چی.. چه ربطی داره. کلی داشتم به حرفش میخندیدم. از روی حسادته عزیزم. حسادت.. خدا قوت سلامت باشی
مامان یکتا و تینا
7 بهمن 92 9:05
عزیزم سلام به خدا مسئولیت تو و حس مادرانه تو خیلی تا خیلی بیشتر از ما هست مطمن باش اجر تو پیش خدا بیشتر هست به حرفهای انها اهمیت نده واقعا چه حرف مزخرفی زده انشالله گل پسر ها به سلامتی به دنیا می ایند و قدر مادر مهربونشون را می دونند عزیزم تو هم سعی کن شیر خودت را بهشون بدی وقت کردی پیش ما هم بیا
اعظم مامان هلیا
7 بهمن 92 9:08
سلام عزیزم چرا خودتو ناراحت میکنی دیگران از حسودی از این حرفها زیاد میزنن چشم دیدن ندارن ببینن خداوند چه لطف بزرگی در حقت کرده اینجوری خودشونو آروم میکنن اصلا به این حرفها توجه نکن آرامش داشته باش امیدتم به خدا باشه حتما به نینی هات شیر خودتو میتونی بدی شیر خشک هم بصورت کمکی میدی الهی همیشه خداوند مواظب نی نیهاتون و خودتون باشه.
منتظر لطف خدا
7 بهمن 92 9:11
آخخخخخی 3 قلو !! چه حرفای عجیبی می زنن بعضیا ! نمیدونم چجوری می تونن همچین قضاوتی بکنن .. ایشالا خدا گل پسرهاتو صحیح و سالم برات نگه داره عزیزم چه نعمت بزرگی . سه تا گل پسر با اجازه لینکت می کنم تا بیشتر بهت سر بزنم
منتظر لطف خدا
7 بهمن 92 9:14
یکی از اقوام ما 5 قلو داره ! 2 تا پسر و 3 تا دختر خیلی گوگولی و با مزه ان مثلا چون 5 تا بچه داره نمیشه بهش گفت مامان ؟ فکر کنم هرچی بچه بیشتر داشته باشی اتفاقا مادرتری !
زهرا
7 بهمن 92 10:24
عزیز دلم اینبار که دیدیشون بهشون بگو انگشتای دست هر کدوم تو یه اندازه هستن اما ممکنه تو یکیش خار بره خون نیاد یا درد نگیره!؟ مگه برا مامان بابا فرق داره! یعنی اونا که چندتا بچه دارن فقط اولی رو دوسدارن! تازه من جای تو بودم میگفتم این یه حس خاصه شما که یه دونه بچه دارین عمرا درکش کنین! فقط مامانایی که بیشتر از یه دونه دارن میفهمن چیه! تازه بگو خدا خودش این مشکلو حل کرده و جدا جدا بسته بندیشون کرده پس احساسشونم جداسعزیز دلم این حرفا همش از روی حسادته ندونسته چیکار کنه نیشت زده. معمولا وقتی کسی حسرت داشتن چیزی رو داره به مال بقیه ایراد میگیره که یعنی اگر من ندارم دوس ندارم داشته باشم نمیتونه بگه که نمیتونم داشته باشمپس یه گوشت در باشه یکیش دروازهبیخیال.برا من که دعا میکنی سه تا ماماناینم برا خودت
مامان حانیه
7 بهمن 92 11:40
سلام مامان مهربون اونایی که این حرفا رو بهت زدن واقعا نمیشه بهشون گفت مادر. وگر نه به یه خانوم باردار این حرفا رو نمیزندن که عین سم می مونه براش. غصه نخور و فقط به خانواده ی 5 تایی تون فکر کن و از خدا کمک بخواه. منتظر گل پسراتم تا ایشااله عکساشونو بزاری ببینم پس با اجازه لینکتون میکنم مراقب خودت و خودش و اینا باش
مامان پارمین
7 بهمن 92 12:18
ای جونم.سه تا نی نی اونم از نوع پسر.خدا برات نگهشون داره عزیزم.
*پروشات*
7 بهمن 92 13:57
سلاااااام سلاااام سلاام سلام .♥ .♥ ..♥ ...♥ ....♥ .....♥ بهم سر بزني خوشحالم مي‌كني ......♥......................♥...♥ ..........♥.............♥............♥ ..............♥.....♥...................♥ ...................♥.....................♥ ................♥......♥..............♥ ..............♥.............♥....♥ .............♥ ...........♥منتظرتم .........♥ ......♥ ....♥ اگه باتبادل لینک موافقی خبرم بده
صبا
7 بهمن 92 15:20
وای مامانی حتما خدا بهت قدرتش میده. تازه تا حالاش هم بهت داده اونا از حسودیشون میگن. من میدونم که بهشت * 3 بار زیر پای شماست. فکر کن 3 بار روح خدا در تو که میزبان اون فرشته هایی دمیده میشه. اونم یکباره. هر کسی همچین سعادتی رو نداره. مواظب خودت و فرشته هات باش
مامان و بابا
پاسخ
بابت همدردیت وااااااقعا ممنونم عزیز دلم ، حالا دیگه خیلی خیلی بهترم گلم چـــــــــــــــــــــشم ... بوووووووس
گلهای زندگی من
7 بهمن 92 23:09
الهههههههههههههی خدا حفظشون کنه عزیزم چقده سخته من دوقلو داشتم وشب تا صبح بیدار بود ایشالله خدا تواناییشو بهت داده ومیده
گلهای زندگی من
7 بهمن 92 23:10
نازي مامان پورياپارسا
7 بهمن 92 23:38
من که براي ديدن روي ماه فرشته هاتون لحظه شماري ميکنم مطمين باشيداون شخصي که اين حرفاروبهتون گفته ازسرحسودي بوده من اگه جاي شم باشم فقط اين جمله روتکرارميکنم که خداواقعا لطفش روشامل حالتون کرده کهشمارولايق محبت هم زمان سه فرشته قرارداده اين سعادت نصيب هرکسي نميشه.انشالله به سلامتي هرچهارتاتون
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیز دلم ... فدات ، بابت همدردیت واقعا ممنونم گلم ، خیلی آرومم دیگه خدا رو شکر ... ممنونم گلم . بووووووووس
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
8 بهمن 92 0:23
عزیز دلم غصه نخور این یه حرف کاملا اشتباهه،یعنی چی ؟؟!یعنی کسی که کامل شیر خودشو میده سرشار از احساسات مادرانست؟؟اتفاقا شما بهتر درک میکنی چون سه تا فرشته تو دلته،اون هرکی بوده خیلی به تو حسادت میکرده،اصلا هم این کارو نکن که شیرت کامل خشک بشه اگه شیرت کم بود هم شیر خودتو بده هم شیر خشک ولی حداقل در روز یه بار شیرخودتو بده،انشالله انقدر شیرت زیاد باشه که نیاز به شیرخشک نباشه . عزیزم میدونم وقتی نی نیهات بیان خیلی سخته و واقعا شاید نیاز به پرستار باشه ولی این دلیل نمیشه که مهر مادری نداشته باشن خلاصه اصلا خودتو ناناحت نکن که تالثیر منفی رو نی نی جونی ها داره،این مسائل الکی ارزش فک کردن نداره. خیلی ها میگن خوش بحال تو...
الهام
8 بهمن 92 0:49
عزیییزم این چه حرفی بوده بهت زده!اونم وقتی میگی خودش مادره!هربچه ای جای خودشوداره.حتی اگه صدتابچه هم داشته باشی.اتفاقابهت بگم وقتی بچم زردی گرفت انقد غصه دارشدم که تصمیم گرفتم دیگه بچه نداشته باشم چون میکردم توانایی اینکه به جایه بچه غم. دوتاروبخورم ندارل
مامان پرنيان
8 بهمن 92 8:57
سلام مامان مهربون عشق من غصه حرفهاي مفت رو نخور . اين آدمها خدا رو نمي شناسن كه قضاوت ناعادلانه مي كنن . فكر مي كنم خدا خيلي خيلي دوست داشته كه اين لطف رو بهت كرده در مورد شيرت هم كه باور كن من هم به دخمل نازم چند ماه اول شيرخشك دادم بي خيال هر وقت هركس دل مهربونت رو رنجوند بي خيال شو به گل پسراي پهلوونت فكر كن الهي قربونشون برم . دوست دارم ماماني
باران
8 بهمن 92 10:19
سلام عزیزم خیلی اتفاقی وب زیبات رو دیدم جووووووووووونم خداروشکر واسه این نعمت الهی خدا بهت ببخشدشون باید هر روز نماز شکر بخونی/ولی باید حسابی دعوات کنم که بخاطر چرندیات یک سری خاله زنک حسود خودت ونی نی هات رو اذیت کردی من هنوز مادر نشدم 9 ماهه منتظر لطف خدا هستم تا نظری بهم بندازه والحمدالله ناامید نیستم/از اینکه زنهای حامله رو میبینم واسشون صلوات میفرستم/آدم باید عقده ای وحسود باشه که بیاد این چرندیات رو بگه واسه نی نی هات صدقه بده وکمتر با این خانمها معاشرت کن/یک وان یکاد هم بزن بالای وبت/انشاالله صحیح وسالم فارغ بشی خانم گل/
صبا
8 بهمن 92 11:43
پس چرا نظرهای من نیست؟؟؟
مامان و بابا
پاسخ
عزیز دلم ، چون نمیتونم زیاد بشینم پای لپ تاپ ، همه رو همزمان نمیتونم جواب بدم و تایید کنم گلم بابت نظرات خیلی خیلی ممنونم ، همه رو تایید کردم گلم بووووووس
مامان راضی
8 بهمن 92 13:50
ای جونممممممممممممم به حرفای بقیه اهمیت نده صد در صد از حسادتشونه. انشاله گل پسرا به دنیا بیان ماشالا با اجازت لینکت کردم دوست داشتی به وبم سر بزن فداتشمممممممممممممم
مامان دیبا
8 بهمن 92 16:02
این لطف خداست عزیزم. با این حرفای بی ربط خودت رو مشغول نکن عزیزم. از حسادت این حرفا رو زدن... تو هم مادری .هم با احساسی و بهشت از آن توست...
fafa
8 بهمن 92 19:47
وااااااااااا چه آدم بی شعور و مغروری یعنی چی تو حس مادرانه رو درک نمی کنی؟ اگه اون یه بار درک کرده تو 3 بار درک میکنی این بنده خدا چیزی به اسم خدا و توکل تو ذهنش نیست - خدا به شما 3 بار رحمت و برکت و لطفش رو داده به اون یه بار ببین تو و همسر چه کار خوبی کردین که همچین موهبتی شامل حالتون شده بهش بگو آنکه نان داد دندان هم داد بگو خدا اگه به من 3 تا بچه داده به اندازه اون 3 تا بهم شیر میده ,توان و نیرو میده, اصلا روزی زندگیتو زیادتر میکنه وضعیت مالیتونو بهتر میکنه وای خدا چه آدمای نفهمی اون چه جوری همچین حرفایی به تو زده اون از حسودیش بوده که همچین بی منطق حرف زده فقز تورو خدا خودتو ناراحت نکن که مشکلی برای پسرا پیش نیاد دنیا پره از این جور آدما تو به فکر خودتو سرا و شوهرت باش
مامان مونس
10 بهمن 92 2:08
سلام مامانی چه حرفایی بی ربطی میزننا انگار مردم تو کلشون عقل نیست. جانم من دوتا پسر دارم تو ماه هفتمم تا حدودی درکتون میکنم.خوشحال میشم بهمون سر بزنید
نسیم و گل پسرا
10 بهمن 92 7:27
چه حرفای بی ربطی زدن!!! اتفاقا شما خیلی بیشتر حس مادری رو درک می کنید...چند برابر اونا...این حسیه که اونا هیچ وقت درکش نمی کنن...
مامان آینده
10 بهمن 92 11:05
سلام هر کسی سعادت نداره بهت بگه مادر شدنت مبارک هر کسی سعادت نداره ببینه یک انسان می تونه وجودش رو تقسیم کنه بین سه تا فرشته ناز گلم دلتو بسپار به خدا و خدا را شاکر باش همیشه به خاطر هسر خوبت که همیشه کنارته و بدان حرف مردم همیشه هست و دل شکوندن هاشون دیگه طبیعیه انشاالله می تونی به هر سه تاشون شیر بدهی( زن عموی من دو قلو داره و یک بار هم شیر خشک به بچه هاش نداد چون خدا روزی همه ی بنده هاشو می رسونه) قرآن بخوان، ذکر بگو این ذکر خیلی آرامش دهنده اس الا بذکر الله تطمئن القلوب مواظب خودت و همسرت و فرشته هات باش خدا همراهتان
مامان مهرناز
12 بهمن 92 1:13
وااااااه چه حرفا با این افکار خودتو اذیت نکن شک نکن که چرته محضه مواظب خودتو گل پسرای نازت باش
پوپک مامان آنیل و آنیا
20 بهمن 92 10:59
اتفاقی با وبلاگ تون اشنا شدم و همین جور که داشتم پست ها رو میخوندم به این پست رسیدم. خواستم بگم اونی که این حرفو بهت گفته اصلا نمیدونه عشق و دوست داشتن یعنی چی؟ یه مادری که چند قلو داره خدا میدونه چقدر سختی میکشه اما دوست داشتنش از اونهایی که یه دونه دارن بیشتر نباشه کمتر هم نیست. همه مادرا ده تا بچه هم داشته باشن بازم مادرن. در مورد شیر دادن هم اصلا به حرفشون گوش نده. من دوقلو دارم که سه ساله شون. دو سال تمام شیر خودمو خوردن بدون شیرخشک. دو ماه اول فقط شیر خودمو دادم حسابی هم وزنشون بالا رفته بود. بعد دو ماه خواستم شیر خشک هم برای تکمیل شدن بدم که دخترام نخوردن. خیلیا همزمان با من- به یه دونه بچه شون شیر خودشون رو ندادن به من هم می گفتن شیرتو نده گشنه باشن شیرخشک رو میخورن اما من دلم نیومد. خیلی سخت بود. دوسال تمام خواب راحت نداشتم از شب تاصبح مشغول شیردهی بودم .گفتن یه سال خوردن کافیه از شیر بگیرشون. اما دو سال تمام شیر دادم. خدا رو شکر میکنم که خیلی سالم بزرگ شدن. حالا هم به ندرت مریض میشن در حالی که بچه های اونا سالی دوازده ماه یا اسهال دارن یا سرماخوردگی. اینا رو نوشتم تا بعضیا در معنای و تفسیر دوست داشتن و نگاه شون تغییری بدن. به امید خدا خودت یه الگویی میشی و دهن شون رو می بندی. اهمیت نده. به فکر نی نی هات باش. در پناه حق
اكرم مامان رها
23 بهمن 92 10:45
اي جانم عزيز دلم چه ادماي حسودي پيدا ميشن خدايش مي بيني ، در مورد شير دادن بايد بهت بگم كه عزيزم هر چي بيشتر بچه شير بخوره شير هم بيشتر ميشه حالا فكرش رو بكن 3 تا ناز نازي هي ملچ و ملوچ شير بخورن اي جان فكرش هم ادم رو ديونه ميكنه بخورمشون جونم حالا درسته بايد شير خشك هم بخورنولي دليل اين همه حرف نميشه جان از طرف من نازشون بده
پریسا پ
10 اسفند 92 20:30
سلام دوست عزیزممم خوش به حالللتتت واقعاااا چه حسه خوبیه 3 تا نی نی یه جااا دوست خوبم به نظر منم اون ادم حسودی کرده چرا نباید به بچه هات شیر بدی اونم وقتی که احتمالا زودتر به دنیا مییان به حرف هیچ کس جز دکتر گوش نکن ممکنه اصلااا نیازی به شیر خوشک نباشهه وقتی خدا سه تا نی نی بهت داده فکر شیرشم کرده چون شما میگی از سه ماهگی شیر داری ولی مادرایی که یه قل دارن وقتی هفت ماهه میشن شیرشون مییاد خیلی حتی به یه دونه بچه هم نمیتونن شیر بدن بازم نمیشه هیچ کس تا حالا نشنیده که اگه به بچه ات شیر ندی حس مادری نداری درستهه پس کسایی هستن که 5 یا6 تا یا بیشتر بچه دارن انوقت دیگه اونا اصلا مادر نیسن تو این دنیا چند نفر سعادت اینو داره که هم زمان بیشتر از یه بچه تو شکمش داشته باشهه؟؟؟؟ برو خدا رو شکر کن و به حرف هیچ کس اهمیت نده اگه اجازه بدی لینکت میکنم عزیزم انشاااللههه به سلامتی و به زودی عکس سه تا گل پسرارو برامون بذاری
شیرین امیری
30 فروردین 93 17:00
من دو تا بچه رو همزمان شیر دادم اصلا هم شیرم کم نیومد تغذیه خوبی داشته باشی مشکلی پیش نمی اد اون خانومم ادم عاقلی نبوده منم یه همکار دارم یه پسر داره بهم میگه بچه من چون یه دونه هست و تکه من خیلی روش حساسم و میلرزم ولی برا تو دوتاست پس خیلی هم حساس نیستی و طور ی میگفت که انگار دور ازجون اگه یکیش طوری بشه من میگم حالا عیب نداره یکی دیگه دارم. ول کن این خانمها دقیقا نمیفهمن مادر چیه مگراینکه دوباره بچه دار بشن اونوقته که میفهمن بچه اگر هزار تا هم باشه باز مادریه تارموی یکیشو با یه دنیا عوض نمیکنه
رایونا
24 اردیبهشت 93 9:32
عزیزدلم، گلم.. تاتی بانوی مهربونم.. خانومی نازم، مامان کوچولوی دوست داشتنی.. به خدا من الان که کلی دیر تر این پستتو خوندم هم چشام هی گرد می شد، هم اشک تو چشام جمع می شد.. فقط می گم، خدا مهربون ترینه و هوای دلتو داره گلم.. همون خدای مهربونی که 3 تا پسر خوب بهت بخشیده و لطفشو شامل حال بنده ی لایقش کرده.. تو یه مادری عزیزکم، با تمام مادرانگی.. یه مادر با گذشتو صبور و فداکار.. مادری که هر سختی رو برای بچه هاش به جون می خره.. خدا بزرگه.. خودش مراقب تاتی بانوی گلمونو نی نی های نازو همسریش باشه.. خودش هوای دل مامان کوچولومونو داشته باشه همیشه.. آمین.. الهی روزی برسه که دنیا فقط لبریز خوبیو مهربونی باشه و همه بدیا پاک بشن تا هیچ دلی نگیره و همه مایه شادیو آرامش بیشتر هم باشن، نه مایه دل شکستن!!!