19 هفته و 4 روز ...
سلاااااااام جیگرای مامانـــــــی ...
میدونم که خیـــــــــــلی خوبین ، آخه تکوناتون حسابی شدید شده و هر روز بیشتر و بیشتر حس می کنم ...
امروز 19 و هفته و 4 روز شدین و جمعه همین هفته که بیاد 5 ماهتون تمام میشه و وارد 6 میشـــــــید . دیگه چیزی نمونده ، البته دکتر گفته که اگه بچه های خوبی باشید و یهویی نخواید سر زده بیاید شاید بتونه تا 32 هفته نگهتون داره اون تو تا حسابی چاق و چله بشید ، ولی اینو هم گفته که من باید از 24 هفتگی آماده باشم که اگه یهویی کار دستم دادین سریع با بابایی بریم بیمارستان ...
دیگه هرچی کَرَمِتونه ! دی:
خیلی مواظب باشید ، هرچی بیشتر بتونید اون تو بمونید هم خودتون راحت ترید هم اینکه من و بابایی یه عالمه غصه نمی خوریم که شماها رو بخوان بذارن تو دستگاه اِن آی سی یو ...
فقطِ فقط از خدا می خوایم شماها سالم و سلامت باشید نانازای من ...
گفته بودم که قراره 5 بهمن بریم سونو ، اون روز رفتیم ، ولی خوب نتونستم بنویسم . خدا رو شکر همــــــــــــه چی خوب بود . رفتیم نسل امید و چون دکترم نامه داده بود که حتما خودِ آقای دکتر سونوی منو انجام بده ، خود دکتر اومد و سونو رو با صبر و حوصله و دقت انجام داد و یکی یکی چک کرد که سالم و سلامت باشید ...
جــــــــــــــــــــــونم ، اینقده قربون صدقتون رفتم ، دکتر که می خواست لب و بینی و صورتتون رو چک کنه هر سه تاتون دستتونو جلوی صورتتون گرفته بودید و با کلی سرفه و ضربه ی آروم دستگاه سونو به شکمم یه کوچولو دستاتونو کنار بردید و دکتر تونست صورتتونو ببینه که خداااااااااااا رو صد هزار مرتبه همه چی خوب بود و مشکلی نداشت . بعد از اون که داشت دست و پاهاتون رو چک می کرد دیگه حسابی ورجه وورجه کردید . تو مانیتور کاملا مشخص بود که چطوری دستای خوشگل و کوچولوتون رو تکون میدادید و این طرف و اون طرف می بردید ...
مامانی فدای اون دستا و پاهای کوچولوتون بشـــــــــــــــــــــــه ...
از اون روز من و بابایی ایــــــــــــــــــــنقده خوشحالیم که خدا شماها رو سالم و سلامت نگه داشته . هر روزم کلی در مورد شماها حرف می زنیم ...
ایشالا که تا آخرش همه چی خوب پیش بره و شما هم سر وقت تشریف بیارید . البته هر زمان که دوست داشتید بیاید قدمتون رو چشم !!!
منم که از یه جریانی ناراحت بودم الان دیگه خوبم ، خدا رو شکر ...
همین که بابایی و شماها رو دارم دیگه هیچی تو این دنیا نمیتونه ناراحتم کنه . همیشه یه خانواده ی پنج نفره ی خوشبختیم ...
یادتون باشه دوسِتون دارم . بابایی عـــــــــــــــــــــــــــــــــــاشقتونه ، هر روز کلی باهاتون حرف میزنه و تند تند قربون صدقتون میره ...
فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا ...