::: سه قلوها :::

6 ماه تمام + سونو

1392/12/10 17:58
نویسنده : مامان و بابا
4,665 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسای مامانی ...

امروز شدیم 6 ماه و 1 روز ، یعنی دیگه وارد 7 ماهگی شدیم . به امید خدا بتونیم تا 8 ماهگی برسونیم خودمونو خیلی عالی میشه ، همه امیدم به شماهاست که اون تو دووم بیارید جیگرای من ...

امروز با بابا ایمان رفتیم سونو ، خدااااااااااااااااااااااااا رو صد هزار مرتبه شکر همه چی خوب بود ...

سونوی قبلی که رفته بودیم وزنتون حدود 300 گرم بود ، یعنی هر کدوم حدود 300 گرم ...

بابا ایمان حســــــــــــــــــــــــــابی رو تغذیه ی من و شما کار کرد که وزنمون به طور نرمال بره بالا و خدا رو شکر خیـــــــــــــــــــلی خوب هم جواب گرفتیم ، دست بابا ایمان مهربون درد نکنه . هر روز دو وعده میوه و شیر موز و لیدی میل و شربت سانیستول و قرص های ویتامین که دکتر داده و کلسیوم دی و غذاهای کم حجم و مقوی و یــــــــــــــــــــــــــه عالمه چیز میز دیگه که هر روز اینا رو می خوردم و می خورم !

همین جا یه پرانتز باز می کنم و از زحمتایی که بابا ایمان این چند وقت کشید تشکر می کنم ، یه دنیــــــــــــا ممنونم همسریِ مهربونم ، اگه مراقبت ها و پرستاری های همسری نبود نمیدونم چی میشد ، فقط همینو میدونم که بهترین همسر دنیاست و مرد ترین مرد دنیاست . خدایا ، همیشه واسمون نگهش دار ...

وزنتون حدود 700 شده بــــــــــــــــــــــود ، ایــــــــــــــــنقده خوشحالیم که حد نداره ...

اولی 709 گرم ، دومی 700 گرم و سومی 635 گرم و این یعنی خیلی خوب ! دکتر که داشت سونو رو انجام میداد ، وزناتون رو که گفت ، همون لحظه زد به تخته که چشم نخورید ، گفت به نسبت سه قلو خیلی خوبه و ما هم کلــــــــلی ذوق کردیم ...

این روزا تکوناتونو خیـــــــلی خوب و اساسی حس می کنم گل پسرای مامانی . بابایی هم یه عالمه تکوناتونو حس کرده و همیشه کلــــــــــــلی ذوق می کنه ...

اسماتونو هم گذاشتیم ، یعنی به نسبت نزدیکی به دهانه ی رحم نام گذاری کردیم ، وقتی موقع سزارین پایین شکم رو باز می کنن ، به همین ترتیب از اون تو درتون میارن !

اون پایینی که اولی میشه هیوا جونمه ، به نظرم جات یه کمی بده مامانی ، همیــــشه تکون تکون می خوری ، ولی خیلی دردناکِ ، که البته به خاطر اینه که جای عملی که داشتم از تو هنوز خوبِ خوب نشده ، واسه همین همش فکر می کنم داری اذیت میشی ، بمیرم الاهی عزیز دلم ، شرمنده مامانی ، یه کمی دیگه تحمل کنی میای بیرون فدات شم . شکلات هم که می خورم ، تو بیشتر از همه دوس داری و حسابی تکون تکون میخوری مامانی ...

دومی که میشه هیراد جونم ، سمت راستِ شکممی مامانی ، از داداشات شیطون تری فدات شم ، همیــــــــــشه یه تکونایی می خوری که حتی همینجوری با چشم هم میتونم تکوناتو از رو شکمم ببینم فدات شم . نمیدونم جات راحته یا نه عزیز دلم ، ببخش اگه تنگه فدات شم ، شبا هم وقتی به پهلوی راست می خوابم حسابی تکون تکون می خوری ، انگار داری اذیت میشی ، باید منتظر بمونم تو و هامون بخوابید بعد من لالا کنم !

سومی هم که سمت چپ ( یه کمی به سمت بالا ، واسه همین میگم آخریِ ) هامون جونمه ، مامانی فدات شه هامونم ، انگار جات از همه تنگ تره ، نمیتونی زیاد تکون تکون بخوری عزیز دل مامان ، دکتر گفته شاید آب کیسه آبت بیشتر از بقیه باشه و قدرت حرکت زیاد رو ازت گرفته باشه . واسه همین خیلی وقتا خودتو جمع می کنی و شکمم به اندازه ی یه پرتقال یهو میاد بالا ، مامان فدات شه که داری اذیت میشی ...

خدا رو بابت داشتن بابایی مهربونتون و شما سه تا فرشته ی کوچولو همیشه شکر می کنم ...

این روزا خیلی خیلی بیشتر از همیشه دلم واسه مامان و بابام تنگ میشه ، خیلی بیشتر از همیشه قدرشون رو میدونم ، دوشنبه یا سه شنبه میان ، بسی خرسندمـــــــــــــ ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (53)

مامان آیهان کوچولو
10 اسفند 92 18:19
چقد خوب تک تک احساسشون میکنی واقعا هیجان انگیزه.
مامان بهراد
10 اسفند 92 19:26
مامان سه قلوها خیلی خیلی مواظب پسرهای نازت باش. اسمهاشون خیلی قشنگ هستند. ایشالا تا جایی که میتونن همون جا تو شکمت بمونن. لینکت کردم.
مامان شیما
10 اسفند 92 19:43
سلام خاله به قربونه شما پسملای خوشجل منم میخوام عکس سونوتون رو ببینم به مامانی بگین بزاره دیگه
سولماز
10 اسفند 92 21:48
سلام عزیزم خسته نباشی حسابی در گیری پس توهم یه پرتقال داری ومن یاد کوشام انداختی امید وارم زود زود وزن بگیرند وبزرگ بزرگتر شوند راستیپست قبلیتم خواندم که کمکی گرفتی اصلا از هر کدوم که راضی نیوددی سریع بگو عوض کنند وبه خودت سخت نگیر یادت باشه سه فرشته کوچولو مامان ودنیاشون شاد شاد می خواهند
elham
11 اسفند 92 0:22
چه بامزه ردیفشون کردی براشون اسم گذاشتیای خداااااااااااااااا
مامان مهرناز
11 اسفند 92 0:31
به سلامتی ان شالله مراسم نامگذاریشون خیلی باحال بود کلی ذوق کردم ان شالله خوش نام باشن خدا شوهر وپسرای نازنینت رو برات حفظ کنه
مامان ارشیا
11 اسفند 92 0:31
خدا رو شکر که همه چیز خوب بود. از طرف من هم از بابایی تشکر کنید از این مردا کم پیدا میشه
ایـلـیــــا جـون
11 اسفند 92 2:56
وای خدا چه بامزه من که دارم نوشته هاتو میخونم انقده ذوق میکنم که نگو ایشالله که با توکل به خدا همه چی خوب پیش میره
مامان دخمل طلا
11 اسفند 92 9:51
اي جووووووووونم سه قلو خدا حفظشون كنه انشالله به سلامت دنيا بيان
مامان سام
11 اسفند 92 10:17
الهی عزیزم ایشالا سه تا پسر قند عسلت صحیح و سالم بدنیا بیان و با تمام وجود بغلشون کنی و به آرامش کامل برسی گلم.
مامان و بابا
پاسخ
فدات عزیز دلم . لطف داری . بووووووس
اکرم مامان رها
11 اسفند 92 11:35
سلام به دوست عزیزم و سه تا دسته گل خوشگل مامانی که خدا رو شکر خوب بزرگ شدن ، عزیزم خیلی بامزه و خوب همه چیز رو توصیف میگنی ادم واقعا لذت میبره و احساست رو میفهمه ، خانوم خانوما حسابی مواظب خودت باش و به تغذیه خوبت ادامه بده انشاء.. اگه بتونی وزن بچه ها رو به یک و یک و خورده برسونی عالی میشه عالی ، زیاد کر نکن و خودت رو خسته نکن تا میتونی استراحت کن خدا بزرگه خودش داده خودشم حفظشون میکنه ما هم همیشه برات دعا میکنیم شاد باشید و سرمست اخ راستی به بابا مهربون بچه ها بگو خدا قوت خسته نباشی
مامان زهرا
11 اسفند 92 14:14
عزیزم خیلی مواظب خودت باش .ماکه یه دونه داشتیم ماهای آخر اذیت میشدیم .ایشالله خدابهت سلامتی ،سلامتی وبازهم سلامتی وانرژی وتوانایی صدبرابر بده الهی آمین . راستی خانمی ام البنین یعنی مادرپسران .
مامان پارمین
11 اسفند 92 14:35
مبارکه اسماشون.چه اسمای قشنگی انتخاب کردی مامانی.خدا برات نگهشون داره.
مامان امیر صدرا
11 اسفند 92 14:58
سلام حتما اذیت میشین بچه ها از ماه شش به بعد رشد می کنند نگران نباش دفعه ی بعدی بری سونو خیلی بیشتر از دفعه قبل وزن اضافه کردند انشاالله تا ماه نه نگه شون میداری
سارا مامان اهورا
11 اسفند 92 18:40
ای جوووووووووووووووووووووووووووووووون دلم قربونشون برم ایشالا به سلامت بیان تو بغلت منم بیصبرانه منتظرم این گل پسرا رو ببینم تو رو خدا هر روز اسپند دود کن چشم بد زیاد هست
صبا
11 اسفند 92 20:20
سلام مامانی. بسی ذوق نمودیم بخاطر 6 ماهگی گل پسرا. خدا حفظتون و حفظشون کنه. باهاشون صحبت کن که 8 هفته دیگه هم بمونن همونجا!!
ساناز
12 اسفند 92 0:14
چه بامزه سه قلو خوش به حالتون يكدفعه راحت ميشي هر سه تايي با هم بزرگ ميشن به سلامتي انشالا زايمان و بارداري راحتي داشته باشين به وب منم سر بزنين
مینا مامان آرمانی
12 اسفند 92 2:34
واااااااااااای خدای من... \س چرا عکس سونو نزاشتی عزیز؟؟ من قندتو دلم آب میشه دیگه چه برسه به مامانو باباشوووووووووون خیلی مواظب خودت بااااش
مامان مونس
12 اسفند 92 11:12
خداروشکر خداروشکر من واقعا وبتونو با علاقه میخونم آخه تا حدودی نگرانیامون شبیه همه،خانومی ایشالا که سر وقت بدنیا بیان و با وزن عالی.اللهی آمین.خدا همسرتونم واستون نگه داره
ترنم
12 اسفند 92 15:25
وای که چقدر ذوق میکنم از خوندن نوشته هایه دلنشینتون درباره این سه تا فسقلی شیرین ،خدا را شکر که به سلامتی وارد ماه هفت شدید ایشالله این سه تا وروجک ناز تا پایان را ه همراهی تون کنند و سر موقع بدنیا بیان ،کوچولوهایه دوست داشتنی دوستون داریم زیاد
الهام
12 اسفند 92 20:02
وبلاگت فوق العاده جذابه...3 قلو داشتن وااااقعا عجیبه...تو از همه ی مامانا مامان تری-------> شاه مامان خدا خانواده گرمتون رو بهتون ببخشه...با اجازه لینکتون میکنم
ستاره
12 اسفند 92 20:48
خدا رو شکر. ایشالا سایه تو و پدرشون همییشه بالا سرشون باشه.
فرنوش مامان آنوشا
13 اسفند 92 0:48
دست بابا ایمان مهربون درد نکنه انشالله همیشه سایشون بالای سرتون باشه عزیز دلمممممم الهی به سلامتی به دنیا بیان و بغلشون بگیری اون وقت خستگی این دوران از تنتون در میاد عزیز دلممممممممممم به خدا دلم غش میره برای تکون نی نی ها حتما از شکمت فیلم بگیر ای جونمممممممممم چه اسمهای قشنگی انشالله نامدار باشن به حق امام زمان حتما پروتئین زیاد مصرف کن مخصوصا کباب و جوجه کباب من سر دخترم استراحت مطلققققققققق به معنای واقعی بودم سرکلاژ هم شده بودم فکر کنم شما هم سرکلاژ شدی نه ؟ دخترم 35 هفته دنیا اومد ولی چون استراحتم زیاد بود و وحشتنااااااااااک می خوردم وزنش عالی بود 2900 استراحت کن و به خودت حسابی برس
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیز دلم ، ایشالا خدا فرشته کوچولوتو حفظش کنـــــــــــــه .... بابت توصیه ها شدیدا مچکرم گلم . خوش به حالت . اینقده دوس دارم گل پسرای منم وزنشون بالا بره ، یه عالمه تقویتی و چیز میز میخورم که تپلی بشن ...
نازي مامان پورياپارسا
13 اسفند 92 1:06
انشالله به سلامتي درارزوي ديدن روي ماهشون
مامان امیر صدرا
13 اسفند 92 12:58
خدا حفظ شون کنه انشا الله که سالم به اغوش می کشیدشون
مامان دیبا
13 اسفند 92 17:51
ماشالا به این 3 تا قند عسل. من که ندیده عاشقشون هستم. دست بابای مهربونشون هم درد نکنه که هوای 4 نفر دیگه ی خونوادش رو اینقدر خوب داره
مامی پوریا
14 اسفند 92 9:30
مامانی جون خوب به خودت برس تا 3تا نی نی هات تپل مپل بشن...من که مشتاقانه منتظرم تا به دنیا بیانو عکسای نازشونو ببینم
مامی پوریا
14 اسفند 92 9:31
عزیزم لینک شدی دوست داشتی منو بلینک
ایـلـیــــا جـون
14 اسفند 92 12:25
سلام گلم مرسی از لطفت نمیدونم ، قاشق مادر دیگه چیه ؟ خیلیا از فیروز تعریف میکردن دیگه ما هم همونو خریدیم
سهيلا مامان وانيا
14 اسفند 92 12:38
سلام با اجازه لينکت کردم
شیما مامان شاهین کوچولو
14 اسفند 92 13:18
ماشاله خدا حفظشون کنه
مامان یه نی نی کوچولو
14 اسفند 92 15:15
خدا بهتون ببخشه ,انشالله که صحیح و سلامت باشن وخیلی خوب رشد کنن ,من هنوز برای نینیم نتونستم اسمی انتخاب کنم ,افرین به شما که برای سه تا گل پسرتون اسم انتخاب کردین
امیرحسین کوچولو نفس ما
14 اسفند 92 16:34
وای چه بامزه نامگذاری کردی مامانی
راضیه
14 اسفند 92 17:17
سلام مامان مهربون مواظب سه قلوهای نازمون باش تا ایشالله صحیح وسالم و به موقع به دنیا بیاند
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیزم . فدااااات ، مچکرم گلم
fafa
15 اسفند 92 0:25
وای دختر من اصلا نمی تونم درک کنم شرایط تو رو تو و همسرت چه خوبی کردین که خدا اینجوری این لحظه های متحیر کننده و ناب و شیرین و .... رو نصیبتون کرده من واقعا عاجزم از درک اینکه 3 تا نی نی تو یه ذره جا دارن رشد میکنن و هنوز وزنشون به 100 گرم هم نرسیده وای سرم سوت میکشه وقتی تصورشون میکنم که به دنیا میان چقدر ریز و کوچولوین من خواهر زادم 2 و 200 بود باور کن میترسیدیم بهش دست بزنیم تو خیلی خاص هستی خیلی دل بزرگ و روح پاکی دداری هر لحظه باید شاکر خدا باشی
سارا مامان اهورا
15 اسفند 92 9:26
بهار نزدیک است و هوا پر شده از *دوستت دارم*هایی که به بادها سپــــــــــــــــــــــــرده ام کاش پنجره ات باز باشد
مامان قند عسل
15 اسفند 92 10:09
سلام عزیزم منم مثل شما قراره مامان بشم چند روز پیش وبلاگ شما رو پیدا کردم وبی نهایت از وجود سه قلوها تو شیمک مامانشون خوشحال شدم وکلی ذوق کردم مخصوصا وقتی سیسمونی شون رو دیدم ان شاالله که سلامت بدنیا میان ونگرانی شما برطرف میشه شما رو لینک کردم شما هم دوست داشتی به من وقند عسلم سر بزن وقند عسل رو لینک کن
باران
15 اسفند 92 11:33
الحمدالله بخاطر این معجزه مامانی دعام کن این روزهای قشنگت که فقط مخصوصه توست برای منم دعاکن تا حس کنم روزهای شیرین بارداری رو
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیز دلم ... به روی چشمم ، یه دعای مخصـــــــــــــوص ...
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
17 اسفند 92 1:08
اوووووووووووووخی خدا عاشقشونم ندیده انشالله ب موقع میان و راحت پاهاشونو صاف میکنن و قد میکشن گوگولیها
مامان سروش
17 اسفند 92 16:11
خدای مهربون حافظ خودت و نی نی هات باشه.براتون آرزوی سلامتی دارم
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
17 اسفند 92 19:21
ای جونم مامانی همه وبتو خوندم و یاد روزهای بارداری خودم افتادم به وب من سری بزن ببین چه حالی داره چند قلو داشتن
کیمیا
18 اسفند 92 10:47
کجایی مامانی دلمون برات تنگ شده
ارام
18 اسفند 92 13:05
انشاا... این چند ماه هم به سلامتی میگذره و شیر مردات میان بغلت چشم و دلت هم بابت دیدن مامان و بابات روشن واسه سهتا پسرت و اینا هم برای مامان بابای گلشون
کیمیا
18 اسفند 92 19:14
بیا دیگه نگرانت شدیم 8روز نیومدی
مامان و بابا
پاسخ
اومدم عزیییییییییییییزم
سارا یزدانی
18 اسفند 92 22:46
ای جون دلم عزیــــــــــــزم سه قلو مبارکت باشه مامانی مهربون تازه با وبلاگت آشنا شدم امیدوارم به خوبی و خوشی بارهای شیشه ات رو بذاری زمین و زایمان راحتی داشته باشی. قربون این گل پسرای جیگر برم چه اسم خوشگلی هم دارن مامان با سلیقه
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیز دلم . ممنونم گلم . خیییییییلی لطف داری . کاش آدرس میذاشتی میومدم پیشت عزیزم بوووووووس
مامان آینده
18 اسفند 92 23:03
تنت سالم عزیزم. مامان آینده
مینا مامان آرمانی
19 اسفند 92 1:07
خصوصی گلللللممممممم
مامان خانمی
19 اسفند 92 12:11
سلام عزیزم واااای چقدر حس جالبیه که آدم یهو سه تا بچه دنیا بیاره خوش به حالت ایشالله همیشه خانواده پنج نفرتون سالم و سلامت باشید. واسه همه مامانا و نی نی هاشون دعا کن گلم.
ایـلـیــــا جـون
19 اسفند 92 12:22
کجایی عزیزم نیستی ؟ حالت خوبه خوش میگذره ، نی نی هات خوبن ؟
میترا
19 اسفند 92 18:13
7ماهگیت خانمی و پسرهای کوچولش مبارک
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
19 اسفند 92 21:51
سلام سلام صدتا سلام من اومدم با دندونام می خوام نشونتون بدم صاحب مروارید منم یواش یواش وبی صدا شدم جزء کباب خورا دوس جونی بیا پیشم
مامان امیرصدرا
20 اسفند 92 5:59
سلام حالتون خوبه ؟
نازنین
22 اسفند 92 22:50
ای جووووووووونم سه تا نی نی..